یک مثال ساده و رایج که ممکن است برای خیلی از افراد اتفاق افتاده باشد مصرف نبات در هنگام سردی کردن است. مادربزرگ بلد بود اگر کودکی یک روز خیار و گوجه زیاد مصرف کرده، دلپیچه گرفته یا از دهان او آب میرود، می گفت این کودک سردی اَش کرده و دل درد گرفته به او نعناع یا نبات داغ بدهید خوب میشود.
الان هم این کار در بین خانوادهها رایج است و خوب هم میشوند اما چون این دانش و این آگاهی در جامعه پزشکی وجود نداشت شاید خیلی وقتها جرأت نمیکنند به پزشکان بگویند که مثلاً سری قبل که فرزندم اینطور شد، این کار را کردم و خوب شد.
بطورکلی اینها در باور و فرهنگ مردم وجود دارد.
علت شکل گیری رشته طب سنتی در دانشگاه ها چه بود؟
وظیفه نظام سلامت است که آن را سامان دهد و به خرافات اهمیتی ندهد و آنچه که درست، منطقی، معقول و ضابطهمند است را در اختیار مردم قرار دهد که این اتفاق خوشبختانه از حدود ۱۰ سال پیش یعنی از سال ۱۳۸۶ در کشور ما هم اتفاق افتاد.
یک رشته تخصصی طب سنتی و همچنین داروسازی سنتی ایجاد شد تا افتراق سره از ناسره را انجام دهد و آنچه که از نظر مبانی طب سنتی درست است آنچه غلط است را جدا کند. وقتی که بسترسازی انجام و نیروی انسانی مناسب تربیت شد و بازخوانی طب سنتی اتفاق افتاد، عقل حکم میکند تا آنچه که درست است و خدمات تایید شده را در نظام سلامت ادغام کند تا مردم هم از ظرفیت تایید شده طب سنتی محروم نشوند.
همچنین این ظرفیت میتواند ارزانتر و مناسبتتر در اختیار مردم قرار گیرد که هم به اقتصاد بیمار و هم به اقتصاد کشور کمک میکند و در راستای اقتصاد مقاومتی هم خواهد بود. بنابراین خوشبختانه طی دو، سه سال اخیر به صورت عملی در سطح وزارت بهداشت این اتفاق افتاده است.
در حال حاضر در ۱۰ دانشگاه کشور به بهورزها آموزش می دهیم که در ارائه خدمت هستند و به عبارتی میخواهیم همان چیزی که در باور مردم است، توسط بهورز به مردم آموزش داده شود و مردم بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند.
وزارت بهداشت آماده است تمام پزشکان عمومی که علاقهمند به انجام کار طب سنتی انجام دهند آموزش دهد. نیروهای متخصص طب سنتی و دانشکده طب سنتی داریم، می توانند آموزش ببیند و آزمون بدهند و اگر باید اطلاعات را داشتند مجاز تلقی شده و می توانند در کنار استفاده از طب رایج، از ظرفیت طب سنتی هم برای درمان مردم استفاده کنند.
میشود به مردم توصیه کرد به جای استفاده بیمورد از آنتیبیوتیک از داروهای گیاهی استفاده کنند. چون یک مطالعهای در انگلستان انجام شد دیدند که ۷۰-۷۵ درصد مراجعین سرپایی به پزشکان عمومی به هیچ درمانی نیاز ندارند و اگر هم نیاز به درمان دارند، اکثراً به داروهای OTC نیاز دارند؛ یعنی داروهایی که بدون نسخه میتوان از داروخانه تهیه کرد.
متأسفانه در فرهنگ طب رایج جا افتاده هر فردی که سرما میخورد و به پزشک مراجعه میکند با وجود اینکه پزشک تشخیص می دهد بیماری ویروسی است باز به دلیل باور مردم مجبور است برایش آنتیبیوتیک تجویز کند.
درواقع یک تجویز غیر ضروری آنتیبیوتیک، هم به اقتصاد کشور و فرد از یک طرف آسیب می زند و مهم تر اینکه همین مصرف آنتیبیوتیک بیمورد مخصوصاً در دوران کودکی عامل بسیاری از بیماری های گوارشی از جمله IBS و IBD است؛ چون فلور طبیعی میکروب روده را تغییر میدهد.
اگر بتوانیم آموزههای تایید شده طب سنتی را به پزشکان آموزش دهیم، مردم هم به این شیوه علاقهمند هستند. در این حالت پزشک به جای تجویز آنتیبیوتیک بیمورد، به بیمار توصیه میکند که مثلاً از دم نوش آویشن و پونه استفاده کند. به این ترتیب هم در راستای فرهنگ و باور مردم حرکت کردیم و هم اینکه پزشک تجویز بیمورد آنتیبیوتیک یا پاراکلینیکی بی مورد انجام نداد.
در عین حال باید دانش و سواد سلامت مردم را هم بالا ببریم تا از افراطیگری در حوزه طب سنتی پرهیز شود. چون امروزه به دلیل اقبال زیاد مردم به طب سنتی، یک عده افراد سودجو و فرصتطلب درمورد درمان های طب سنتی بزرگنمایی و ادعاهای واهی و کاذب برای اثربخشی طب سنتی مطرح میکنند و به هرحال ممکن است که مردم از این ظرفیتهای افراط گرایانه هم استفاده کنند. پس ما چند وظیفه داریم؛ اینکه دانش و سواد مردم را بالا ببریم که انتظار معقول، منطقی و ضابطهمند از طب سنتی داشته باشند.
همچنین به همه پزشکان آموزش دهیم که در رابطه با ظرفیت طب سنتی بزرگنمایی نکنند. تیمهای نظارتی هم باید روی تبلیغات واهی و کاذب و بزرگ نماییهایی که در این حوزه اتفاق میافتد نظارت و برخورد جدی تری داشته باشند.
چه ضرورتی برای ایجاد داروخانههای طبیعی وجود دارد؟
طبعاً اقبال مردم به استفاده از طب سنتی از یک سو و آموزش پزشکان از سوی دیگر و درگیرشدن نظام سلامت، یعنی ادغام کردن نظام سلامت با حوزه طب سنتی نیاز به دارو دارد. ما باید به نیاز، اقبال و خواست مردم یک پاسخ منطقی بدهیم.
چنانچه داروهای تایید شده، گیاهان دارویی بستهبندی شده، عاری از میکروب، کنترل کیفی شده و بطور کلی داروهای گیاهی که از حداقل استانداردها برخوردار است را در اختیار مردم قرار ندهیم باز هم دسترسی مردم به خدمات ایمن و موثر صورت نمی گیرد.
پس در قبال درخواست روزافزون مردم وظیفه متولیان و حاکمان سلامت این است که دسترسی مردم به خدمات دارویی و درمانی طب سنتی را هم تسهیل کنند تا جلوی یک سری افراد شیاد، فرصتطلب و سودجو در این حوزه گرفته شود.
برخی از داروخانهدارها نسبت به راهاندازی داروخانههای طبیعی معترض هستند، چون خودشان داروخانه دارند و میگویند قسمتی را هم به داروهای گیاهی اختصاص می دهیم، چرا مشتری ما به سمت داروخانههای طبیعی برود؟
البته این اعتراض وارد نیست، چون وقتی تعداد داروخانههای طبیعی را افزایش دهیم، اقبال مردم به مصرف داروهای گیاهی بیشتر میشود. درواقع باور استفاده از داروهای گیاهی و سنتی را در مردم تقویت میکنیم.
وقتی این باور در بین مردم تقویت شود، هم برای داروخانههای طبیعی مشتری زیاد میشود و هم برای داروخانههای رایج که هم اکنون داروهای گیاهی عرضه می کنند.
به عبارت دیگر با راهاندازی داروخانههای طبیعی به هیچ وجه به اقتصاد داروخانههای رایج لطمهای وارد نمیشود بلکه قول میدهم در کوتاه مدت مشتری آنها هم بیشتر میشود.در حال حاضر عطاریها رقیب سنتی کارخانههای داروسازی گیاهی به شمار میروند.
به نظر شما تأسیس داروخانههای گیاهی میتواند از فعالیت عطاریها بویژه در بحث تشخیص و درمان جلوگیری کند؟
وظیفه عطاریها فروش دارو نیست. وظیفه آنها عرضه گیاهان دارویی به صورت مفرده است.
در دوران ۱۵۰ سال که متولی سلامت به طب سنتی نپرداخته بود، پرچم طب سنتی را همین عطاریهای خوشنام، با تجربه و خوش سلیقه بالا نگه داشتند.
به این عطاری ها توصیه میکنم که برای حفظ هویت و حرمت حرفه مقدس عطاری که پشتوانه حکیمانه دارد، اجازه ندهند یک سری عطاریهای بدون مجوز و عطارنماها با فروش یکسری داروهای ترکیبی بینام و نشان و بزرگنمایی کاذب، وارد این صنف شده و هویت حرفهای این صنف را مخدوش کنند.
از نظر شما تشخیص و درمان توسط عطاری ها مجاز است؟
همانطور که گفته شد عطار وظیفه عرضه گیاهان دارویی به صورت مفرده را دارد و عطارهای با سابقه و خوشنام هیچگاه داروی ترکیبی بینام و نشان عرضه نمی کنند و به امر تشخیص و درمان هم ورود نمیکنند.
صنف عطاری برای حفظ هویت حرفهای خود، نباید اجازه دهد یک عده افراد بیایند و به حرفه آنها آسیب بزنند. اگر عطار طبابت و تجویز کند قطعاً باید با او برخورد شود.
باید براساس قواعد و قوانین بهداشت و درمان حداقل استانداردها را رعایت کنند.
اما مهمترین عامل نظارت همان صنف است. وزارت صنعت، معدن و تجارت وظیفه دارد به هر کسی که مجوز عطاری میدهد حتماً روی رعایت ضوابط نظارت کند.
داروخانههای رایج نمیتوانند به تنهایی به این اقبال و خواست و نیاز مردم پاسخ دهد. درحال حاضر دسترسی مردم راحت نیست چون باید فاصله و میزان جمعیت را برای راه اندازی داروخانه رعایت کنند.
ولی فارغ از ضوابط داروخانههای رایج اگر برای راهاندازی داروخانه طبیعی متقاضی هستند بیایند آموزش ببینند و راه بیندازند. با این کار دسترسی مردم را راحتتر میکنیم.
نکته دوم عدم توانایی در ارائه مشاوره داروهای گیاهی، در داروخانههای رایجی است که داروهای گیاهی عرضه میکنند.
چون بسیاری از آنها در رابطه با طب سنتی وداروسازی سنتی آموزش ندیده و خیلی نمیتوانند به بیماران مشاوره بدهند.
در حالی که در داروخانههای طبیعی قرار است که یک مسئول فنی حضور داشته باشد که علاوه بر داروساز بودن آموزش داروهای سنتی را هم دیده باشد و بتواند یک مشاوره خوب به مریض در استفاده از دارو ارائه دهد.
در داروخانههای طبیعی گیاهان دارویی بستهبندی شده، عاری از میکروب و دارای حداقل استاندارد هم عرضه میشود، در حالی که در داروخانههای رایج این امکان نیست که چنین فضایی به گیاهان دارویی اختصاص داده شود.
قانون در زمینه داروهای گیاهی و طبیعی چه می گوید؟
در بند «هـ» ماده ۳۴ قانون برنامه پنجم توسعه، وزارت بهداشت مکلف شد که بستر لازم را برای توسعه و استفاده از ظرفیت فرآوردههای طبیعی و سنتی توسعه دهد.
در سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به این مسئله تاکید شده که وزارت بهداشت موظف است این بخش را توسعه بدهد.
همچنین در سیاستهای ابلاغی مقام معظّم رهبری، توسعه، ترویج و نهادینه کردن طب سنتی با استفاده از گیاهان دارویی و فرآوردههای طب سنتی مورد تاکید قرار گرفته است.
پس هم اسناد بالادستی تکلیف کرده و هم نیاز مردم و باور مردم تکلیف میکند که ما بستر دسترسی بهتری در این زمینه فراهم کنیم. درواقع وظیفه متولیان سلامت است که خدمات ایمن را در اختیار مردم قرار دهند.
در پایان مردم فکر نکنند یک گیاه دارویی چون گیاه است یا یک داروی گیاهی چون از گیاه است و داروی سنتی چون سنتی است بیضرر و بیخطر است.
اگر یک دارو یا گیاهی در جایی از بدن اثری مثبت داشته باشد، گاهاً میتواند ضرر هم داشته باشد. بسیاری از مردم ما از داروهای رایج به خاطر بیماری های مزمنی که دارند مانند فشارخون و چربی و دیابت استفاده می کنند و چه بسا برخی از این داروها با گیاهان و داروهای گیاهی تداخل داشته باشد.
پس حتماً با مشاوره پزشک و داروساز از این ظرفیت استفاده کنند. ما هم وظیفه داریم این بستر را فراهم کنیم که مردم بتوانند خدمات ایمن بگیرند. بنابراین توصیه من این است که مردم فکر نکنند چون دارو سنتی و طبیعی است پس ضرر ندارد.